- یه جورایی حس میکنم روی شانس نیستم . اتفاقهای بد ی برام افتاده و تا میام از یکی خودمو بکشم بیرون بعدی و بعدی . با پر رویی هر چه تمامتر دارم ادامه میدم و البته چاره ای هم جز این ندارم ولی دلم میخواست چند ماه نگران پول نبودم و یه کم برای خودم دلی دلی میکردم و میگشتم و انرژی میگرفتم . 

- وبلاگ خوندن رو خیلی دوست دارم ولی دوتا از وبلاگهای مورد علاقه ام خرمالوی سیاه و خانم شین کامنتهاشون رو بستن و حس بدی از یه طرفه بودن این ارتباط دارم . بعضی اوقات میخوام چیزی بگم بهشون یا باهاشون همدردی کنم ولی نمیشه .

- یه کلاس ثبت نام کردم و از هفته بعد شروع میشه . یه کلاس مدیتیشن که مجانی بود میخوام برم ( فعلا یه جلسه ) و یه عکس از زانوم باید بگیرم که درد میکنه و البته کار هم هست .

- خوشبختانه دخترم با دختر یه دوست قدیمیم جور شده و خودشون برای خودشون برنامه میگذارن و این باعث میشه این دوست رو ببینم و خودش خیلی خوبه . حالا چرا خودمون قرار نمیگذاشتیم برای اینه که خیلی خونه هامون دور هست ولی اینا یه جایی وسط راه قرار میگذارن و خیلی خوبه . 

- کار به چالش افتاده و داره نگرانم میکنه . نمیدونم چکار باید بکنم . آخه این درسته که سوپروایزر آدم به آدم بگه تو چرا بجای استفاده از  shourtcut ‌میری روی آی نرم افزار کلیک میکنمی و اینطوری چند دهم ثانیه وقتت تلف میشه ؟!!! اینطوری نگفته ولی من برداشتم رو ترجمه کردم 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دنیای چادر Matt ویستا سازه آژانس هواپیمایی و جهانگردی همسفر شمالغرب بچه های هفتم آوا دکتر متخصص لیزر درمانی بواسیر صنایع دستی نیلگون Samirxveylrcq7 Tapak حرف آخر : مشاور موسسه و محصولات حرف آخر Adam