- بالاخره پیشنهاد کار رو گرفتم . جونم بالا اومد . این شرکت یه بار یه مصاحبه مفصل باهام پای تلفن کرد که وسطش که هم هی نمونه کارهام رو براشون ای میل میکردم . دوباره میگفت همچین کاری هم کردی میگفتم آره میگفت نمونه اونو هم بفرست میفرستادم و بازم . بعد بهم یه مصاحبه حضوری دادن و رفتم و کلی فک زدم . بعدش باهام تماس گرفتن که خیلی خوب بود و مدیر شرکت میخواد ببینتت و باز دوباره رفتم و باز برای مدیر شرکت فک زدم تا بالاخره کار رو گرفتم .دیگه واقعا از مصاحبه رفتن و اپلای کردن خسته شده بودم . حقوقش هم بد نیست و خودشون گفتن بعد ۳ ماه تجدید نظر میکنن .از هفته آینده دوشنبه شروع به کار میکنم . یه باری از روی دوشم برداشته شد .
- یه کار اداری دیگه داشتم که مدتها بود امروز و فردا میشد اونم انجام دادم و تموم شد .
- میخوام پاسورتهامون رو بفرستم واشنگتن که محل اقامت ما رو به کانادا تغییر بده . برای پسرم این مهمه تا بعدا بتونه بیاد ایران و بره ولی برای بقیه مون فرقی نداره .
- برای این هفته که بیکارم و خیالم هم راحته چند تا فیلم و کتاب به کتابخونه سفارش دادم بیارن توی لیستم ۵۵ تا آیتم دارم برای اینکه کم کم بگیرم . از نتفلیکس هم مثل نقل و نبات داریم فیلم میبینیم .
عزت زیاد
درباره این سایت